محرومیت دیدن امام زمان
ما از دیدن امام زمان محرومیم
اما:
هیچکس صداش در نمیاد
نه مذاکره ای
نه توافق نامه ای
نه تلاشی برای اعتماد سازی
نه …….
اللهم عجل لولیک الفرج
ما از دیدن امام زمان محرومیم
اما:
هیچکس صداش در نمیاد
نه مذاکره ای
نه توافق نامه ای
نه تلاشی برای اعتماد سازی
نه …….
اللهم عجل لولیک الفرج
“; mso-tstyle-rowband-size:0; mso-tstyle-colband-size:0; mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; mso-style-qformat:yes; mso-style-parent:""; mso-padding-alt:0cm 5.4pt 0cm 5.4pt; mso-para-margin-top:0cm; mso-para-margin-right:0cm; mso-para-margin-bottom:10.0pt; mso-para-margin-left:0cm; line-height:115%; mso-pagination:widow-orphan; font-size:11.0pt; font-family:"Calibri","sans-serif"; mso-ascii-font-family:Calibri; mso-ascii-theme-font:minor-latin; mso-fareast-font-family:"Times New Roman"; mso-fareast-theme-font:minor-fareast; mso-hansi-font-family:Calibri; mso-hansi-theme-font:minor-latin;} –>
اَشْبِهْ اَباكَ يا حَسَنْ واخْلَعْ عَنِ الْحَقِّ الرَّسَنْ
وَاعْبُدْ اِلها ذاالمنن وَلا تُوالِ ذالاِْحَنْ
«حسن جان! مانند پدرت [علي عليه السلام ] باش و ريسمان را از گردن حق بردار. خداي احسان كننده را پرستش كن و با افراد دشمن و كينه توز دوستي (و رفاقت) مكن.»
و آنگاه كه حسين عليه السلام را نوازش مي كرد، چنين مي فرمود:
اَنْتَ شَبيهٌ بِاَبي لَسْتَ شَبِيْها بعَليّ عليه السلام
«[حسين جان] تو به پدرم [رسولخدا صلي الله عليه و آله ] شباهت داري و به پدرت علي عليه السلام شبيه نيستي.»
علي عليه السلام سخنان فاطمه عليهاالسلام را مي شنيد و لبخند مي زد.
3. مناقب ابن شهر آشوب، ج3، ص389؛ مسند احمد، ج6، ص283؛ فرهنگ سخنان فاطمه زهرا عليهاالسلام ، محمد دشتي، ص135 ـ 136.
so-ascii-font-family:Calibri; mso-ascii-theme-font:minor-latin; mso-fareast-font-family:"Times New Roman"; mso-fareast-theme-font:minor-fareast; mso-hansi-font-family:Calibri; mso-hansi-theme-font:minor-latin;} –> علامّه مجلسي مي گويد: «در بعضي از كتب معتبره ديدم كه معلّي بن خنيس مي گويد: روز نوروز خدمت امام صادق عليه السلام رفتم. پرسيد: اين روز را مي شناسي؟
حضرت فرمود: قسم به بيت عتيق كه در مكّه است. اين نيست مگر به جهت موضوعي قديمي كه براي تو تفسير مي كنم … نوروز، روزي است كه خداوند از بندگان پيمان گرفت به اين كه جز او را نپرستند … و آن از اوّلين روزي است كه خورشيد طلوع كرد و بادها وزيدن گرفت و زمين پر از شكوفه شد، سفينه حضرت نوح عليه السلام بر «جودي» قرار گرفت … و پيامبر گرامي اسلام عليه السلام به اصحاب امر فرمود: با علي عليه السلام به عنوان «اميرالمؤمنين» بيعت كنند … و هيچ روزي نوروز نيست مگر اين كه در آن روز ما انتظار فرج داريم، زيرا نوروز از روزهاي ما و روزهاي شيعيان ماست، عجم آن را حفظ كردند و شما آن را ضايع نموديد … و آن اوّلين روز سال پارسيان مي باشد …»(1)
1) بحارالانوار، ج 59، صص 91 و 92 و مستدرك الوسايل - طبع جديد، ج 6، ص 352.
السلام علیک یاابا الحسن یاعلی ابن محمد ایها الهادی النقی یابن رسول الله یاوجیها عندالله اشفع لنا عندالله
دشمن باید بداند که با این توهین کردن به مقدسات ما،خودش را بیشتر خوار وذلیل ومارابیشتر به آنان نزدیک ،ویادشان رادردل مازنده می کند.
:SnapToGridInCell /> خفته در خاك قم يكي گوهر گوهري تابناك و نيك اختر آفتاب عفاف و شرم و حيا مشعل راه عصمت و تقوا چشمه سار حقيقت و ايمان معني شور و عشق و اطمينان بانوي بانوان اهل يقين رحمت كردگار روي زمين مكتب اوست مكتب توحيد جلوه اوست جلوه ي جاويد حرمش قبله گاه اهل خرد هر كه در راه علم ره سپرد عصمت اوست شهره در آفاق چون كه بسته است با خدا ميثاق فاطمه نام و فاطمي شوكت زينبي سيرت و علي صولت هست معصومه كنيه ي پاكش كه بلند است عزم و ادراكش مي كند فخر بر چنين دختر پدري همچو موسي جعفر روزي گروهي از شيعيان ري نزد امام صادق عليه السلام شتافتند. حضرت فرمود: آفرين بر برادران قمي ما. گفتند: آقا، ما اهل ري هستيم. امام باز به اهل قم آفرين گفت و فرمود: «الا ان لله تعالي حرما وهو مكه الا ان لرسول الله حرما وهو المدينة الا وان لامير المؤمنين حرما وهو الكوفه الا وان حرمي وحرم ولدي بعدي قم الا ان قم كوفتنا الصغيرة، الا ان للجنة ثمانية ابواب ثلاث منها الي قم. تقبض فيها امراة هي من ولدي اسمها فاطمة بنت موسي، تدخل بشفاعتها شيعتي الجنة باجمعهم » (1) . براي خداوند حرمي است كه مكه است. حرم رسول مدينه، حرم امير مؤمنان كوفه و حرم من و فرزندانم قم است. بدانيد قم كوفه ي كوچك ما است. آگاه باشيد، بهشت هشت در دارد كه سه در آن به سوي قم است. بانويي از فرزندان من در آن جا وفات مي كند كه نامش فاطمه دخت موسي است. همه ي شيعيان ما به شفاعت او وارد بهشت مي شوند. 1) بحار الانوار، ج 60، ص 228; جامع احاديث الشيعة، ج 12، ص 617 .
خوشتر آن باشد که سر دلبران گفته آید درحدیث دیگران
مهاتما گاندی رهبر آزادی خواه هندوستان:
«من زندگي امام حسين، آن شهيد بزرگ اسلام، را به دقّت خواندهام و توجّه کافي به صفحات کربلا نمودهام و بر من روشن شده است که اگر هندوستان بخواهد يک کشور پيروز گردد، بايستي از سرمشق حسين پيروي کند.»1
آنطوان باراي مسيحي: ميگويد:
«اگر حسين از آن ما بود، در هر سرزميني براي او بيرقي بر ميافراشتيم و در هر روستايي براي او منبري برپا مينموديم و مردم را با نام حسين به مسيحيت فرا ميخوانديم.»2
عبدالرحمان شرقاوي ـ نويسنده مصري ـ ميگويد:
«حسين شهيد راه دين و آزادگي است؛ نه تنها شيعه بايد به نام حسين ببالد، بلکه تمام آزادمردان دنيا بايد به اين نام شريف افتخار کنند.»3
با اين وصف اگر عاشورا را دائره المعارفي بدانيم که انواع منش ها و کنش ها را در جبهه حقّ و باطل در خود جاي داده است، سخن گزافي نگفته ايم.
1 . جواد محدّثي، فرهنگ عاشورا / 279.
2 . همان/ 282.
3 . همان / 283.
نقطه مقابل اعتماد به نفس، خودكم بيني است؛ خودكم بيني در مقابل فكر يك جناحي از ملتهاي عالم - كه امروز غرب مظهر آن است - خودكم بيني در مقابل فلسفه آنها، خودكم بيني در مقابل علم آنها، حتّي خودكم بيني در مقابل الگوهاي توسعه ملي كه آنها پيشنهاد مي كنند؛ در حالي كه الگوي توسعه ملي نسبت به ملتهاي مختلف، گوناگون است. خودكم بيني، اين بيماري بسيار خطرناك، كه در طول ده ها سال متوالي آن را در كالبد ملت ما تزريق كردند. واژه فرنگي، فكرِ فرنگي، گرده برداري از واژه هاي فرنگي، جزو كارهاي رايج ماست. من الان گوش مي كنم، متأسفانه مي بينم علاوه بر واژه هاي فرنگي اي كه در طول ده ها سالِ گذشته بر زبان مردم جاري شده و وجود دارد، باز در راديو و تلويزيون ما هر چند وقتي يك بار، يك واژه فرنگيِ ديگر مطرح مي شود كه مردم بايد از هم سؤال كنند: آقا اين يعني چه؟! بروند به يكي مراجعه كنند؛ آقا معنايش چيست، تا معنايش را بفهمند! خب، چه لزومي دارد؟ اين مفهومي كه تازه وارد كشور شده كه شما مي خواهيد برايش لغتي بيان كنيد، خب برايش لغت بساز! زبان فارسي با اين گستردگي. اينها آن خودكم بيني هايي است كه از اثرات گذشته است. اين را براي چه گفتم؟ براي اينكه معلوم بشود ما هنوز در وادي اعتماد به نفس خيلي بايد جلو برويم. من مي ترسم كه اين روح اعتماد به نفس ملي آن رشد لازم را نكند.