الگوی عاشقان
واژه ها بنگريم، الگودهي امام حسين عليه السلام كاري روشن است; زيرا امام سخن از فرد به ميان نمي آورد; بلكه نحوه ي برخورد و تفكر را پيش مي كشد و فرهنگ حسيني را قابل بيعت با فرهنگ يزيدي نمي داند; حال اين روحيات حسيني در هر كجا، هر زمان و هر كس كه باشد، بيعتشان با فرهنگ يزيد غيرممكن است . پس الگوي آزاد مردان در مقابل پيشنهاد مروان براي بيعت نيز از اصل الگوسازي استفاده كرد و فرمود: «و علي الاسلام السلام اذ قد بليت الامة براع مثل يزيد (2) ; هنگامي امت پيامبر به رهبري چون يزيد گرفتار شود، بايد با اسلام وداع كرد .»
آري يزيد يك فرد است و آنچه مهم به نظر مي رسد، تفكر يزيدي است كه ممكن است در هر زمان، مكان و انساني بروز كند .
امام حسين عليه السلام در يكي از منازل بين راه، در مسير كربلا به نام «بيضه » نيز حركت خود را به شيوه اي «الگويي عملي » معرفي كرد و فرمود:
«فانا حسين بن علي وابن فاطمه بنت رسول الله صلي الله عليه وآله وسلم نفسي مع انفسكم و اهلي مع اهلكم فلكم في اسوة (3) ; من حسين فرزند علي و فاطمه دختر رسول خدا هستم خودم با شما و اهل بيتم با خاندان شما است و كار من براي شما الگوست .»
با اين وصف، كيست كه ادعا كند كربلا و عاشورا با او پيوند نخورده است و براي او الگويي ندارد؟ زن يا مرد، كوچك يا بزرگ، پير يا شيرخوار، مطيع ياعصيانگر، غني يا فقير و خلاصه صاحب هر عقيده و تفكر; با كربلا و عاشورا گره مي خورد و اين حادثه دانشگاهي است به وسعت همه ي زمانها، مكانها و انسانها، براي تمام اين گروهها معلم دارد و الگو ارائه مي كند .
آيينه دار آيات
عاشورا بسان آيينه اي است كه آيات قرآن به روشني در آن منعكس مي شود و امام حسين عليه السلام و ياران وفادارش تجسم عيني آن دسته از آياتند كه سيماي حق جويان، عدالت خواهان و خداباوران را به تصوير مي كشد .
1) بحارالانوار، ج 44، ص 312 .
2) بحارالانوار، ص 326 .
3) مقتل مقرم، ص 185 .