تاثیرتمثیل در سخنرانی وکلام
از شيوه هايي كه بر جاذبه سخن مي افزايد و مخاطب را به شنيدن بيشتر ترغيب مي كند، بهره گيري از تمثيلات و تشبيهات مرتبط با موضوع است. قرآن كريم در اين زمينه مي فرمايد: “وَ تِلْكَ الْأَمْثالُ نَضْرِبُها لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ"؛ “و اين مَثَلها را براي مردم مي زنيم، باشد كه آنان بينديشند.” آرايش سخن به مثلهاي كوتاه، دل نشين و مفيد مي تواند كلام را تا عمق جان مخاطب نفوذپذير سازد و گاهي اوقات يك عبارت به جا از ضرب المثلها و يا تشبيهات، موضوع را آن چنان به ذهن مستمع القاء مي كند كه هرگز تا آخر عمرش آن را فراموش نخواهد كرد. شيوه استفاده از مثل در حقيقت به عنوان كوتاه ترين راه براي يك سخنران محسوب مي شود. نزديك كردن هدف گوينده به ذهن شنونده، همگاني كردن مسائل، حسي و عيني كردن موضوعات عقلي و ساكت كردن مخالفانِ معاند، از ديگر امتيازات تمثيل است. مهم ترين شاخصه هاي يك مَثَل، كوتاهي لفظ، استحكام معني و زيبايي و لطافت مفهوم آن است كه در بلاغت و فصاحت يك خطابه تأثير مي گذارد ؛ به گونه اي كه حتي علي عليه السلام در ميان اشعار، مثل را بهترين شعر مي داند و مي فرمايد: “خَيْرُ الشِّعْرِ مَا كَانَ مَثَلاً؛ بهترين شعر آن است كه مَثَل باشد.” به عنوان نمونه، امير مؤمنان علي عليه السلام براي فهماندن تأثير داروها بر تن انسان اين گونه مَثل مي زند: “شُرْبُ الدَّوَاءِ لِلْجَسَدِ كَالصَّابوُنِ لِلثَّوْبِ يُنَقِّيهِ وَلَكِنْ يُخْلِقُهُ؛ خوردن دارو براي بدن انسان همانند استفاده از صابون براي شستن چركهاي لباس است كه لباس را تميز و پاك مي كند، اما آن را فرسوده و ضعيف مي گرداند.” بسياري از اشعار نغز اديبان و شاعران نيز در اثر جاذبه و گويايي به صورت ضرب المثل در آمده اند. مثلاً صائب تبريزي القاي روح شجاعت و تسليم نشدن در مقابل ستمگر را اين گونه بيان مي كند:
اظهار عجز پيش ستمگر روا مدار
اشك كباب موجب طغيان آتش است
و يا اين شعر او:
خمير مايه دكان شيشه گر سنگ است
عدو شود سبب خير اگر خدا خواهد.
شرح نهج البلاعه ابن ابی الحدید ج2 ص336