الگوی آزادگان
جَون بن جوّي: الگوي آزادگان
او غلام ابوذر غفّاري است که پس از شهادت مولايش به مدينه برگشت و در خدمت اهل بيت( در آمد. از مدينه تا مکّه امام را همراهي کرد و از آن جا به کربلا آمد. چون به اسلحه سازي و اسلحه شناسي آشنا بود، به نقل ابن اثير و طبري شب عاشورا هم به کار اصلاح سلاحها اشتغال داشت.
با اين که سن او زياد بود، روز عاشورا اذن طلبيد. امام به او رخصت داد و آزادش کرد، امّا او به امام عرض کرد: گرچه نسبم پست و بويم ناخوش و چهره ام سياه است. ولي ميخواهم به بهشت بروم و شرافت يابم و رو سفيد شوم. از شما جدا نميشوم تا خون سياهم با خون شما آميخته شود. وقتي پس از رزمي قهرمانانه به شهادت رسيد، امام بالاي سر او آمد و چنين دعا کرد:
«اللهمّ بيّض وجهه و طيّب ريحه و احشر مع الابرار و عرّف بينه و بين محمّد و آل محمّد»37 پروردگارا! صورتش را سفيد و بويش را خوش گردان و او را با ابرار محشور کن و بين او و محمّد و آل محمّد آشنايي ده.
امام باقر از امام سجاد روايت ميکند: «پس از عاشورا که مردم براي دفن کشته ها به ميدان مي آمدند، پس از ده روز بدن جون را در حالي يافتند که بوي مشک از آن به مشام ميرسيد.»