مدرسه علميه الزهراء شهداد كرمان

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

از لطایف قرآن

17 اسفند 1390 توسط کدخدا نجف آبادی

توبه و استغفار
جواني در زمان رسول خداصلي الله عليه وآله حركات ناپسندي انجام مي داد و بر منهيّات اقدام مي نمود. چون خبر يافت كه رسول خداصلي الله عليه وآله رحلت كرده است توبه نمود و به عبادت مشغول شد.
كسي سؤال كرد: چگونه شد كه توبه كردي و پشيمان شدي؟ جوان پاسخ داد: تا زماني كه پيامبرصلي الله عليه وآله در حيات بود به اين آيه پشت گرم بودم:
“وَما كانَ اللَّه لِيُعَذِّبَهُمْ وَأنْتَ فيهم  [اي پيامبر] تا تو در ميان آنها هستي، خداوند آنها را مجازات نخواهد كرد.”
اكنون آن در بسته شد و پناه به اين آيه آوردم: “…وماكانَ اللَّه مُعَذِّبَهُم و هُم يسْتَغْفِرون  "و [نيز] تا زماني كه استغفار مي كنند، خدا عذابشان نمي كند.”

 3 نظر

مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) در کلام امام سجاد(علیه السلام)

17 اسفند 1390 توسط کدخدا نجف آبادی

نگاهي اجمالي به سخنان امام سجاد عليه السلام درباره امام زمان عليه السلام امام سجاد علاوه بر دعاهايي كه درباره حضرت مهدي ـ عليه السلام ـ دارد، كلمات و سخنان نغز و زيبايي نيز درباره مسائل مربوط به آن حضرت بيان نموده است كه به نمونه¬هايي اشاره مي¬شود:

1- زمان خالي از حجت نيست امام سجاد ـ عليه السلام ـ فرمود: “لاتَخْلُو الاَرْضُ الي اَنْ تَقُومَ السّاعَةُ مِنْ حُجَّة وَ لَوْلا ذلِكَ لَمْ يُعْبَدِ اللهُ؛ زمين تا روز قيامت خالي از حجت نيست، و اگر حجت الهي نبود، خدا پرستيده نمي¬شد.” اين حديث به خوبي نشان مي¬دهد كه در اين زمان نيز حجت الهي وجود دارد. منتهي اين امام بايد معصوم باشد و معرفي شده ازطرف خدا و امامان قبلي، چنان كه آن حضرت فرمود: “الامامُ لايكونُ الّا مَعْصُوماً وَ لَيْسَت العِصْمَةُ في ظاهِرِ الخِلْقَةِ فَيُعْرَفَ بِها وَ كذلِكَ لايَكُونُ الاّ مَنْصُوصاً؛  جز معصوم احدي شايسته امامت نيست و چون عصمت يك نشان ظاهري در خلقت نيست (كه همگان) بشناسند، بايد امام از طرف خدا (تعيين) و اعلام شود.” و در خطبه معروف خود در مسجد جامع شام در حضور يزيد بن معاويه فرمود: “رسول خدا، و وصي او علي ـ عليه السلام ـ ، سيد الشهداء (حمزه)، جعفر طيار، دو سبط اين امت و مهدي ]اين امت[ از ماست." 

 2. راز غيبت و پنهان بودن ولادت حضرت سجاد ـ عليه السلام ـ فرمود: “القائِمُ مِنّا يَخفي عَلي النّاسِ وِلادَتُهُ حتّي يَقُولُوا: لَمْ يُولَدْ بَعْدُ، لِيَخْرُجَ حينَ يَخْرُجُ وَ لَيْسَ لِاحد في عُنُقِهِ بَيْعَةً؛  قائم ما، ولادتش از مردم مخفي مي¬شود تا جايي كه مي¬گويند: هنوز متولد نشده است. تا هنگامي كه ظهور مي¬كند بيعت كسي در گردن او نباشد.” همچنين درباره مخفي بودن مکان آن حضرت فرمود: “لا يطَّلِعُ عَلي مَوْضِعِهِ اَحَدٌ مِنْ وَلِي وَلاغَيرِهِ اِلّا الَّذي يلي اَمْرَهُ؛  هيچ کس از دوست و غير دوست از اقامتگاه او مطّلع نمي¬شود، به جز کسي که متصدّي خدمتگزاري اوست.”

3 . غيبت كبري و صغري :امام سجاد ـ عليه السلام ـ فرمود: “اِنَّ لِلْقائِمِ مِنّا غَيْبَتَينِ: اِحداهُما اَطولُ مِنَ الاُخري. اَمّا الاُولي فَسِتَّة اَيّامٍ وَ سِتَّةَ اَشْهُر وَ سِتَّ سَنَواتٍ وَ اَمّا الْاُخْري فَيطُولُ اَمَدُها حَتّي يخْرَجَ مِنْ هذَا الْامْرِ اَکْثَرُ مَنْ يقُولُ بِهِ، فَلا يَثْبُتُ عَلَيْهِ الاّ مَنْ قَوِي يَقِينُهُ وَ صَحَّتْ مَعْرِفَتُهُ وَ لَمْ يَجِدْ في نَفْسِهِ حَرَجاً مِمّا قَضَيْنا وَ سَلَّمَ لَنا اَهْلَ البَيْتِ؛  براي قائم ما دو غيبت است كه يكي از آنها طولاني تر از ديگري است. اما اولي شش سال و شش ماه و شش روز طول مي كشد و اما دومي به قدري طول مي كشد كه بيشتر كساني كه به غيبت او ايمان داشتند از اعتقاد خود بر مي¬گردند. فقط كساني بر اعتقاد خود استوار مي¬مانند كه يقين محكم و شناخت صحيح داشته باشند و سخنان ما بر آنها گران نباشد و تسليم ما اهل بيت باشند.”

 4. فتنه¬هاي دوران غيبت :امام زين العابدين ـ عليه السلام ـ فرمود: “يا اباخالد لَتأتِيَنَّ فِتَنٌ کَقِطَعِ اللَّيْلِ المُظْلِمِ لايَنْجُو الاّ مَنْ أَخَذَ اللهُ مِيثاقَهُ اوُلئكَ مَصابيحُ الهُدي وَ يَنابِيعُ العِلْم يُنْجِيهِمُ اللهُ مِنْ كُلِّ فِتْنَةٍ مُظْلِمَةٍ؛  اي اباخالد! براستي (در دوران غيبت) فتنه¬هايي همچون قطعه¬هاي شب تار هجوم مي¬آورد كه از آن جز كساني كه خدا از آنها پيمان گرفته رهايي نمي¬يابد. همانها چراغهاي هدايت و سرچشمه علمند، كه خداوند آنها را از هر فتنه تاريك نجات مي-بخشد.” و همچنين فرمود: “مَنْ ثَبَّتَ عَلي وِلايَتِنا في غَيْبَةِ قائِمِنا أَعطاهُ اللهُ اَجْرَ اَلفَ شَهيدٍ مِثْلِ شُهداءِ بَدْرٍ وَ اُحُدٍ؛ كسي كه در زمان غيبت قائم ما ـ عليه السلام ـ بر ولايت ما ثابت و استوار بماند، خداوند به او پاداش هزار شهيد مثل شهيدان بدر و احد عطا مي¬فرمايد.”

 5. انتظار راستين و پاداش آن براي انتظار حضرت مهدي ـ عليه السلام ـ آثار گرانبهايي وجود دارد، از جمله امام سجاد ـ عليه السلام ـ فرمود: “اِنتِظارُ الفَرَجِ مِن أَعظَمِ الْعَمَلِ؛ انتظار فرج از برترين اعمال است.”   و فرمود: “اهل زمان غيبت او كه قائل به امامت او و منتظر ظهور او باشند، برتر از مردمان هر زمان ديگر مي¬باشند، زيرا خداي تبارك و تعالي به آنها آن قدر عقل، فهم و شناخت عطا فرموده است كه غيبت امام در پيش آنها چون زمان حضور شده است. خداوند اهل آن زمان را همانند مجاهداني قرار داده كه در محضر رسول اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ شمشير بزنند، آنها مخلصان حقيقي و شيعيان واقعي و دعوت كنندگان به دين خدا در آشكار و نهان مي¬باشند." 

 6. ياران مهدي عليه السلام حضرت سجاد ـ عليه السلام ـ در تفسير آيه “حَتّي اِذا رَأوْا ما يُوعَدُونَ فَسَيَعْلَمونَ مَنْ أضْعَفُ ناصِراً وَ أَقَلُّ عدداً"؛ “هنگامي كه ببينند آنچه را كه وعده مي¬شوند، پس مي¬فهمند كه چه كسي ياورش ضعيف¬تر و نفراتش كمتر است"، فرمود: “يَعْني القائِمَ و انْصارَهُ بِالنِسْبةِ لِاعْدائِهِ؛ مقصود ]از مايُوعَدوُنَ[ قائم ـ عليه السلام ـ و ياران او در مقايسه با دشمنان او مي¬باشند.”  در جاي ديگر فرمود: “…كَأنّي بِصاحِبِكُمْ قَدْ عَلا فَوْقَ نَجَفِکُمْ بِظَهْرِ كُوفان في ثَلاثَمأةٍ وَ بِضْعَةَ عَشَرَ رَجُلا، جَبرئيلُ عَنْ يَمِينهِ وَ ميكائيلُ عَِِنْ شِمالِهِ وَ اِسْرافيلُ أَمامَهُ، مَعَهُ رايَةُ رَسُول الله صلي الله عليه و آله قَد نَشَرها لايَهْوِي بِها الي قَوْم الاّ أَهْلَكَهُم اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ؛  گويا صاحب شما (مهدي) را مي بينم كه پشت كوفه بالاي نجف در بين سيصد و سيزده نفر قرار گرفته، جبرئيل از راستش، و ميكائيل از سمت چپش و اسرافيل جلو آن حضرت قرار دارند. و با او پرچم رسول خدا است كه آن را برافراشته است. و بر قومي فرود نمي¬آيد جز آنكه آنها را ] به امر[ خداي عزيز و جليل هلاك مي¬كند.”

7. دوران ظهور با ظهور حضرت مهدي ـ عليه السلام ـ بركات فراواني عايد بشريت و متدينين مي¬شود؛ از جمله، آنچه حضرت سجاد ـ عليه السلام ـ فرمود: “اذا قامَ القائِمُ أَذْهَبَ اللهُ عَن شِيعَتنا العاهَةَ و جَعَل قُلُوبَهُمْ كَزُبَرِ الحَديدِ وَ جَعَلَ قُوَّةَ الرَّجُل مِنْهُم قُوَّةَ أرْبَعينَ رَجُلا وَ يَكونُونَ حُكّامَ الاَرْضِ وَ سَنامَها؛ وقتي قائم قيام كند، خداوند رنج را از شيعيان ما دور مي¬كند و دلهاي آنها را چون پاره آهن قرار مي¬دهد و خداوند قدرت هر مرد از آنها را برابر چهل مرد قرار مي دهد و آنها حاكمان زمين خواهند شد.” دعاهاي امام سجاد درباره امام زمان عليهما السلام پيشتر اشاره شد كه يكي از بركات وجود حضرت سجاد ـ عليه السلام ـ ، تعليم شيوه و روش دعا نمودن است. درباره انتظار مهدي ـ عليه السلام ـ و دعا براي فرج و نصرت آن حضرت و… نيز دعاهاي متعددي وجود دارد كه به اهّم آنها اشاره مي¬شود: الف. دعا براي ظهور در روز عرفه اين دعا از چهار بخش تشكيل شده است؛ لزوم وجود امام در هر زمان و اطاعت مطلق از امر و نهي او، دعا براي نصرت و ياري و محافظت آن حضرت، بيان نتايج و پي آمدهاي ظهور مهدي ـ عليه السلام ـ در قالب دعا، بيان اوصاف ياران آن حضرت و دعا در حق آنان. در بخش اول چنين مي¬خوانيم: “اللّهُمَّ اِنَّكَ أَيَّدْتَ دينَكَ في كُلِّ أَوانٍ بِاِمامٍ أَقَمْتَهُ عَلَماً لِعبادِكَ وَ مَناراً في بِلادِكَ بَعْد اَنْ وَصَلْتَ حَبْلَهُ بِحَبْلِكَ وَ جَعَلْتهُ الذَّريعَةَ الي رِضْوانِكَ وَ افْتَرَضْتَ طاعَتَهُ وَ حَذَّرْتَ مَعْصِيَتَهُ وَ اَمَرْتَ بِامْتِثالِ اَمْرِهِ و الانْتِهاءِ عِند نَهْيِهِ و اَنْ لايَتَقَدَّمَهُ مُتَقَدِّمٌ و لايَتأَخَّرَ عَنهُ مُتَأخِّرٌ فَهُوَ عِصْمَةُ اللاّئذيْنَ وَ كَهْفُ المؤمِنينَ و عُرْوَةُ المُتَمسِّكينَ وَ بَهاءُ العالمينَ ؛ “بار الها! تو در هر زمان دين خود را به وسيله امامي تاييد فرموده¬اي كه او را براي بندگانت به عنوان عَلَم و در كشورهايت به جاي منار ]هدايت[ برپا داشته¬اي؛ پس از آنكه پيمان او را به پيمان خود پيوسته و او را وسيله خشنودي خود ساخته اي و طاعتش را واجب كرده و از نافرمانيش بيم داده¬اي و به اطاعت فرمانش و باز ايستادن در برابر نهيش و سبقت نگرفتن بر او و عقب نماندن از او فرمان داده¬اي! پس او نگهدارنده پناهندگان و ملجأ مؤمنان و دستاويز متمسكان و جمال و عظمت جهانيان است.” و در بخش دوم مي¬خوانيم: “اللّهُمَّ فَاَوْزِعْ شُكرَ ما اَنْعَمْتَ بِهِ عليه وَ اَوْزِعْنا مِثْلَهُ فيهِ و أيِّد مِن لَدُنكَ سُلطاناً نصيراً وَا فْتَحْ لَهُ فتْحاً يَسيراً وَ اَعِنْهُ بِرُكنِكَ الاعَزّ وَ اشْدُد اَزْرَهُ وَ قَوِّ عَضُدَهُ و راعِهِ بِعَيْنِكَ وَاحْمِهِ بِحِفْضِكَ و انْصُرْهُ بِملائِكَتِكَ… ؛ بار الها! پس ولي خود را به شكر آنچه بر او نعمت داده¬اي مُلهَم ساز، و ما را نيز به سپاسگزاري نعمت وجود او توفيق ده، و او را از جانب خود سلطنتي ياري دهنده عطا فرماي و درهاي پيروزي را به آساني بر وي بگشا، و او را به نيرومندترين تكيه گاه خود مدد ده و پشت گرم ساز، و بازويش را نيرو بخش و به چشم عنايت منظورش دار، و به نگهداري خود حمايتش كن و با فرشتگانت ياريش ده… .” و در بخش چهارم چنين آمده است: “وَ اَحْي بِهِ ما اَماتَهُ الظّالمُونَ مِنْ مَعالِمِ دِينِكَ وَ اجْلَ بِهِ صَدْأ الجَوْرِ عَنْ طَريقَتِكَ وأبْنِ بِهِ الضَّرَّاء عَنْ سَبيِلِكَ وَ أَذِل بِهِ النّاكِبِينَ عَنْ صِراطِكَ و أَمْحَقْ بِهِ بَغاةَ قَصْدِكَ عِوَجاً…؛ و به وسيله او آنچه از نشانه¬هاي دينت توسط ستمگران از بين رفته را زنده ساز، و زنگ جور]ظالمان[ را از طريق خويش بزداي، و سختي و ناهمواري را به وسيله او از راه خويش برطرف كن، و منحرفين از صراط ]مستقيم[ خود را توسط او از ميان بردار، و آناني را كه قصد كج ساختن راه تو را دارند هلاك نماي… .” اين همه دستاوردهاي بزرگ حكومت جهاني مهدي است كه در قالب دعا در سخت ترين دوران خفقان و ستم بيان شده است. و درباره اوصاف ياران مهدي چنين آمده است: “اللّهُمَّ و صَلِّ عَلي أوْليائِهِمُ المُعتَرِفينَ بِمَقامِهِم، المُتَّبِعينَ مَنْهَجَهُمْ المُقْتَفِينَ آثارَهُمْ…المُنْتَظريْنَ أيّامَهُم المَادّينَ اِلَيْهِم أَعْيُنَهُم…؛ بارالها! رحمت فرست بر دوستان ايشان كه معترف به مقام آنها، و تابع راه آنان و پيرو آثار آنهايند، منتظر روزگار ]دولت[ آنها و چشم دوخته به راهشان مي¬باشند.” ب. دعاي ديگر براي ظهور و فرج: اين دعا نيز در منابع متعددي آمده است و مربوط به روز عرفه مي¬باشد. اين دعا با درخواست فرج آل محمد ـ صلي الله عليه و آله ـ و در خواست ياري آنان شروع شده و با بيان ره آوردهاي ظهور حضرت مهدي ـ عليه السلام ـ در قالب دعا ادامه يافته، در پايان با بيان اوصاف ياران حضرت خواسته مي¬شود دعا كننده جزء بهترين ياران او قرار گيرد. “اللّهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ فَرِّجْ عَنْ آلِ مُحَمَّد وَ اجْعَلْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِالحَقِّ….وَانْصُرْهُمْ وَ انْتَصِر بِهِمْ وَ اَنْجِزْ لَهُمْ ما وَعَدْتَهُم وَ بَلِّغْ فَتْحَ آلَ مُحَمَّد …؛ خدايا بر محمد و آل او درود فرست و فرج آل محمد را ]با ظهور مهدي عليه السلام[ برسان، آنها را اماماني كه به حق هدايت مي كنند قرار بده و آنها را ياري كن و به وسيله آنها ياري بخش و براي آنها آنچه وعده فرمودي وفا كن و پيروزي آل محمد را برسان… .” در ادامه، خطاب مخصوص به حضرت حجت شده، مي¬گويد: “…وَ اَصْلِحْ لَنا اِمامَنا وَ اسْتَصْلِحْهُ وَ اَصْلِحْ عَلي يَديْهِ و آمِنْ خَوْفَهُ و خَوْفَنا عَلَيْهِ وَ اجْعَلْهُ اللّهُمَّ الذّي تَنْتَصِر بِهِ لِديْنِكَ ؛ و براي ما اماممان را اصلاح کن و براي او طلب اصلاح كن و با دستان او ]جامعه را[ اصلاح كن، ترس او را و ترس ما را نسبت به ]وجود مبارك[ او ايمن گردان و او را كسي قرار بده كه به وسيله او دينت را ياري نمايي.” و در باره دستاوردهاي دوران ظهور مي¬گويد: “اللّهُمَّ امْلَاءِ الاَرْضَ بِهِ قِسْطاً وَ عَدْلا كَما مُلِئَتْ ظُلماً وَ جَوْراً و امْنُن بِهِ عَلي فُقَراءِ المُسْلِمينَ و اَرامِلِهِمْ وَ مَساكِينِهِم وَ اجْعَلْني مِنْ خِيارِ مَوالِيهِ وَ شِيعَتِهِ، أَشَدِّ هِمْ لَهُ حُبّاً وَ اَطْوَعِهِمْ لَهُ طَوْعاً ؛ خدايا به وسيله او زمين را پر از عدل و داد كن چنان كه از ستم و جور پر گشته است، و به وسيله او بر فقراي مسلمين و يتيمان و بي سرپرستان و از كار افتادگانشان منت گذار و مرا از برگزيدگان دوستان و شيعيانش، و شديدترين آنها نسبت به او از نظر محبت، و رامترين¬شان در فرمانبري قرار ده.” “وَ اَنْفَذِهِمْ لِامْرِهِ وَ اَسْرَعِهِمْ الي مَرضاتِهِ و اَقْبَلِهِمِ لِقَوْلِهِ وَ اقْوَمِهِم بِاَمْرِهِ وَ ارْزُقني الشَّهادَةَ بَيْنَ يَدَيْهِ حَتّي اَلْقاكَ وَ انْتَ عَنّي راض؛ و ]مرا[ نافذترين آنها در مقابل فرمان او، و شتاب كننده¬ترينشان به سوي خرسندي و رضايت او، و روكننده¬ترين آنها به سوي سخن او، و پايدارترينشان در امر او قرار ده، و شهادت در پيشگاه او را روزي من گردان، تا تو را در حالي كه از من راضي هستي ملاقات كنم."               منبع:مجله مبلغان شماره70

 1 نظر

عشق در بيان حافظ

16 اسفند 1390 توسط کدخدا نجف آبادی

شعر حافظ امتيازات زيادي دارد. از جمله روح عشق و اميدواري است كه در ديوان او موج مي زند. وقتي كه مي گويد: «مژده اي دل كه مسيحا نفسي مي آيد» يا «يوسف گمگشته باز آيد به كنعان غم مخور»، در دل خواننده روح اميد و عشق و شور و شوق مي دمد و در عين حال ملاحت بيان حافظ جاي خود را دارد. حافظ درباره عشق الهي كه موضوع غزلهاي عرفاني اوست، صحبت مي كند. در مورد عشق انساني هم وقتي از معشوقان جسماني و مادي صحبت مي كند، خاطر نشان مي كند كه عشق وي همچون امري است كه به يك سابقه ازلي ارتباط دارد. در غزلهاي عرفاني حافظ، عشق مجازي همچون پرده اي به نظر مي آيد كه عشق الهي در وراي آن پنهان است.

درد عشقي كشيده ام كه مپرس

زهر هجري كشيده ام كه مپرس

گشته ام در جهان و آخر كار

دلبري برگزيده ام كه مپرس

آنچنان در هواي خاك درش

مي رود آب ديده ام كه مپرس

من به گوش خود از دهانش دوش

سخناني شنيده ام كه مپرس

همچو حافظ غريب در ره عشق

به مقامي رسيده ام كه مپرس

 1 نظر

نکته ها وسرگذشت های خواندنی

15 اسفند 1390 توسط کدخدا نجف آبادی

. احترام استاد: يكي از نزديكان امام خميني رحمه الله مي گويد: “امام رحمه الله وقتي پس از دوران طولاني دوري از وطن به قم آمدند، به قبرستان شيخان رفتند و بر سر قبر مرحوم حاج ميرزا جواد آقا ملكي تبريزي رحمه الله حاضر شدند و در كنار آن نشستند. آن گاه به نشانه تواضع [و احترام به استاد] يك طرف عمّامه خويش را باز كردند و با آنكه هميشه دستمال همراه داشتند، با گوشه عمّامه خود غبار سنگ قبر استاد را زدودند و سپس به قرائت فاتحه و تلاوت قرآن پرداختند."(1)***** 2 .

 يك شغل داشتم: مرحوم آية اللّه بروجردي به طلبه ها فرمودند: “من از اوّل تحصيل يك شغل داشتم و آن تحصيل بود تا به اينجا رسيده ام؛ اما شما چندين شغل داريد كه يكي از آنها تحصيل است و همه كارها را هم بر تحصيل مقدّم مي داريد. با اين حال به كجا خواهيد رسيد؟!” آية اللّه اراكي گويد: “آية اللّه شيخ عبدالكريم حائري رحمه الله مي فرمود: “طلبه بايد “اعمّي مسلك” و “بي قيد و ساده” باشد. اگر بخواهد بشرط شي ء و اخص باشد و بگويد حتماً بايد غذايم، لباسم، منزلم آن چنان باشد، كارش لنگ است. بايد اعمي باشد، هر پيشامدي كه شد، نبايد درسش را رها كند.” خود حاج شيخ هم اعمّي مسلك بود. تنها پيشامدها و ناملايمات ديني به او صدمه مي زد."(2)*****

 3 . چرخ بازيگر: محمد بن عبد الرحمان هاشمي مي گويد: روز عيد قربان نزد مادرم رفتم. ديدم زني پير با لباسهاي مندرس، نزد او نشسته است و با وي صحبت مي كند. مادرم گفت: اين زن را مي شناسي؟ گفتم: نه. گفت: اين زن “عباده” مادر جعفر برمكي است. از او پرسيدم: اي مادر! از شگفتيهاي دنيا چه ديده اي؟ گفت: اي پسرجان! روز عيدي مثل امروز بر من گذشت، در حالي كه 400 كنيز در خدمت من ايستاده بودند و من مي گفتم: پسرم جعفر، در اداي حق من كوتاهي كرده، بايد كنيزان و خدمت كاران من بيشتر باشد. و امروز يك عيد ديگري است كه در آن تنها آرزوي من داشتن دو پوست گوسفند است كه يكي را فرش و ديگري را لحاف خود كنم. محمد مي گويد: من 500 درهم به او دادم و او از اين عطاي ناچيز من فوق العاده خوشحال شد.(3)*****

4. تا رسد دستت به خود، شو كارگر: علاّمه محمدتقي جعفري در مورد استادش، عارف بزرگ شيخ مرتضي طالقاني، مي گويد: “در حوزه نجف حدود يك سال و نيم از محضر وي استفاده كردم. دو روز به مسافرت ابدي اش مانده بود. مثل هر روز به محضرش شتافتم. فرمود: براي چه آمدي آقا؟ عرض كردم: آمده ام كه درس بفرماييد. فرمود: آقاجان! درس تمام شد، برخيز و برو. چون دو روز به ماه محرم مانده بود، عرض كردم: آقا! هنوز دو روز به محرم مانده است. فرمود: آقاجان به شما مي گويم درس تمام شد، من مسافرم. “خر طالقان رفته پالانش مانده، روح رفته جسدش مانده.” اين جمله را به پايان رساند و بعد كلمه “لا اله الّا اللّه” را تكرار كرد و اشك از چشمانش سرازير شد. در اين هنگام متوجّه شدم شيخ از سفر ابدي خويش خبر مي دهد. و اين در حالي بود كه هيچ گونه نشاني از كسالت و ناخوشي نداشت. عرض كردم: آقا! حالا يك چيزي بفرماييد تا مرخص شوم. فرمود: آقا! فهميدي؟ متوجه شدي؟ بشنو: تا رسد دستت به خود، شو كارگر* چون فتي از كار، خواهي زد به سر* فرداي آن روز در مدرسه صدر اصفهاني بودم. خبر آمد كه شيخ مرتضي طالقاني به ابديت پيوست."(4)*****

5. نماز مي گزاردي يا به دنبال جوال بودي؟: در احوال شيخ ابو العباس جواليقي چنين نوشته اند: “وي در آغاز مردي جوال باف بود. روزي وقت عصر، با شاگرد خود حساب جوالهاي خويش مي كرد و يكي از آنها در آن ميان ناپديد بود. زماني كه به نماز مشغول شد، ناگهان به خاطرش آمد كه آن جوال را به چه كسي داده است. پس از اتمام نماز، شاگرد خود را از وضع جوال گم شده آگاه ساخت. شاگرد گفت: اي استاد! نماز مي گذاردي يا پي جوال مي گشتي؟ استاد از سخن شاگرد به خود آمد و دست از دنيا كشيد و به تهذيب خويش همّت گماشت تا آنكه آخر الامر در زمره اولياء اللّه درآمد و به آن پايه رفيع نائل گرديد."(5)*****  

1) آن سفر كرده، جنگ ادبي…، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني، 1377، ص 40؛ اخلاق (1) مركز تدوين و نشر متون درسي، نشر دانش حوزه، 1386، ص 143.

2) اخلاق (1)، ص 134؛ شرح احوال آية اللّه العظمي اراكي، رضا استادي، انجمن علمي و هنري استان مركزي، 1375 ش، ص 296.

3) منتخب التواريخ، شيخ هاشم خراساني، ص 537؛ به نقل از: مجلّه مكاتبه و انديشه، شماره 28، 1386، ص 158.

4) مجله مكاتبه و انديشه، ص 158؛ نشريه آيينه، دفتر نوزدهم، بهار 86، ص 55.

5) نشان از بي نشانها، ص 396.

 1 نظر

تبليغ با كردار خوب

14 اسفند 1390 توسط کدخدا نجف آبادی

قال رَسُولُ اللَّه صلي الله عليه وآله: “اِنّي لا أَخافُ عَلَيْكُم فيما لاتَعْلَمُونَ، و لكِنْ أُنْظُروُا كَيْفَ تَعْمَلُونَ فيما تَعْلَمُونَ؛ نسبت به چيزي كه نمي دانيد برشما نمي ترسم، ولي نظاره گر عملكرد خود نسبت به آنچه كه مي دانيد باشيد.”
قال علي عليه السلام: “مَنْ خالَفَ هَواهُ أَطاعَ الْعِلمَ؛ كسي كه با هواي نفساني خويش به مقابله برخيزد، از علم پيروي كرده است.”

” العلم والحکمت فی الکتاب والسنه ص371″

 1 نظر
  • 1
  • ...
  • 24
  • 25
  • 26
  • ...
  • 27
  • ...
  • 28
  • 29
  • 30
  • ...
  • 31
  • ...
  • 32
  • 33
  • 34
  • 35
تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

مدرسه علميه الزهراء شهداد كرمان

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • گزارش
  • ویژه محرم
  • فرهنگی
    • فرهنگی
  • فرهنگی
  • مذهبی
    • مذهبی
  • مذهبی
    • مذهبی
    • حکمت
  • پژوهشی

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس