سلام برساکن وادی ذی طوی
05 مرداد 1391 توسط کدخدا نجف آبادی
چه رمضانها که بی تو سپری می شود،چه عمرها که بی تو به پایان می رسندوچه دلتنگیم ما که همچنان در اول سطر تو مانده ایم. چگونه آرام بنشینم که دریاها از شوق ظهور تو متلاطم اند.وقله ها درجستجویت به آسمان سرگذاشته اند. آتش، مشق عشق تورامی نویسد وباران همچنان به هوای تومی بارد که پشت ابرها نشسته ای وتماشا می کنی این همه سرگردانی را.
می ترسم آقا!از دستان کوتاهم که به میوه استجابت نمی رسند.می ترسم از پایان بی تو.ای طلوع بی پایان! برایمان دعاکن مولا،برایمان دعا کن جمعه هایمان را با یاد تو آغاز وبه پایان برسانیم ،دعایمان کن رمضان امسال را با دستی پر از میوه های مهمانی خدا به پایان برسانیم. برمازودتربتاب.