سربلند باشی میهن من
دیروز مردم ایران با انگشتان رنگی بار دیگر وبرای همیشه آمریکا رامأیوس کردند!آفرین به این همه شور وبصیرت .
دیروز مردم ایران با انگشتان رنگی بار دیگر وبرای همیشه آمریکا رامأیوس کردند!آفرین به این همه شور وبصیرت .
باز دل ما را هوايي مي كند ** باز ميل پرگشايي مي كند**
گشته مجنون و پر از سودا شده ** وه چه شوري اندر آن پيدا شده**
امشب اين دل باز مستي مي كند ** در خيالم پيش دستي مي كند**
عشق دلبر باز غوغا كرده است ** كاين چنينم مست و شيدا كرده است**
اين چه سوادئيست در پنهان من؟ ** كاو برون مي راند از تن جان من ؟ **
خانه دل از چه رو بي صاحب است؟ ** يا اگر دارد چرا او غائب است؟**
گوئيا اين خانه چون خالي شده ** طالب مهمان بس عالي شده **
در دلم جز عكس روي يار نيست ** غير ياد يار من را كار نيست **
دل فكاراست و به ياد روي يار ** هر كجا باشد به جست و جوي يار**
يار آيا آگه از اين دردهاست؟ ** كاو شفاي درد بي درمان ماست **
درد بي درمان چه باشد؟ فصل يار** بهر او درمان چه باشد؟ وصل يار **
عاشق آن باشد كه اندر هر زمان ** هر مكاني آشكارا و نهان**
غير ياد يار او را كار نيست ** جز رخ دلدارش در پندار نيست**
هر كسي از عشق حرفي مي زند ** حرفهاي بس شگرفي مي زند **
مي كند تفسير عين و شين و قاف ** دور از عشق است و حرف او گزاف **
عشق يعني وصل با ذات الاه ** وصل با او و جدا از ماسواه**
عشق يعني خانه قلبت تهي ** تا كه باشد جاي آن سرو سهي**
عشق يعني دست از هر كس بشوي ** غير مهدي دلبري ديگر مجوي**
همنشينش باش در هر روز و شب ** جز به نام ناميش مگشاي لب **
دلبرا، نام نكويت مي برم ** دردهايت را بجانم مي خرم **
دلبرا دور از توأم من مرده ام** چون گل بي باغبان پژمرده ام**
با خبر از حال زارم مي شوي؟** مرهم قلب فكارم مي شوي؟ **
من زهجر روي تو ديوانه ام ** با تو مأنوس از همه بيگانه ام **
درد دارد اين دلم، درمان تويي ** هر چه مي خواهم نگارا، آن تويي **
امشب اي يارا بگو جايت كجاست؟** در مدينه، يا نجف يا كربلاست؟ **
امشب آيا همدمي داري، بگو؟** يا كه باز از غصه بيماري، بگو؟ **
امشب آيا باز تنها مانده اي؟** در ميان خيل غمها مانده اي؟**
گر چه مي دانم تو غايب نيستي** حاضري اما مصاحب نيستي **
نيستي هم صحبت ما عاصيان ** چون گنه گرديده حائل بينمان **
اي امام دائما اندر حضور ** اي وجودت نور، نه، مافوق نور**
اي جمال ماه تو بدر الدّجي** ني غلط گفتم تويي شمس الضّحي**
توسن عقل ار چه بالا رانده ام ** باز هم در وصف تو وا مانده ام **
در تصور معني حق چيست هان؟** فوق اين هستي و اين كون و مكان **
دروراي اين همه پندارها ** پشت اين تصويرها، افكارها**
فوق هر چيزي بغير از ذوالجلال** طلعت مهدي است در عين كمال**
آنكه عالم در قوام از بود اوست ** لطف رب العالمين در جود اوست **
آنكه باشد نور حق اندر زمين** دست رب العالمين در آستين **
عالم از فيض وجودش برقرار** ملك هستي از وجودش بر مدار
بقية الله است كي از او جداست؟** سايه حق است و با حق هر كجاست
ديگر اينجا بهر من عقلي نماند** بهر اين قائل دگر نقلي نماند
نقلهاي گفتني را گفته ام ** بلكه من بنهفتني ها گفته ام
اين سخنها از زبان من نبود** اين صدا هم از دهان من نبود
من نِيَم اينجا فقط او هست، او** لال بودم او بُد اندر گفتگو
چون در اينجا مستمع خود عاقل است** مقصد و مقصود ما هم حاصل است
كرده امشب عشق او فتح الفتوح** برده از من عقل و هوش و جان و روح
من سخن گفتن نمي دانم كنون** چونكه هستم غرقه بحرجنون
دست بردم تاعنان گيرم زبان** اين ندا بر دستم آمد، هان! بمان
تا كي آخر مهدي صاحب زمان** ماند اندر پرده غيبت نهان
تا به كي اسرار حق پنهان شود** رازها اندر قلم بي جان شود
حاليا «تائب» دگر حرفي مخوان ** اين تو و اين هم قلم اين هم زبان
نكته دانان زمان چون اندكند** باب اين سحر البيانت را ببند
وصیت شهید عباس جوشقانی:
دقت نمایید به چه کسی رای می دهیدکه اگرخطا کنید روز قیامت جوابگوی خون شهیدان خواهید بود.
چگونه مي توان بدون تحقيق و شناخت، وارد صحنه انتخابات شد، در حالي كه امام راحل قدس سره در پيام خود به مناسبت پنجمين سالگرد پيروزي انقلاب اسلامي كه مقارن با انتخابات مجلس بود، حكم شرعي خود را چنين بيان مي كند:
«احدي شرعا نمي تواند به كسي كوركورانه و بدون تحقيق راي بدهد و اگر در صلاحيت شخص يا اشخاصي تمام افراد و گروهها نظر موافق داشتند، ولي راي دهنده تشخيص اش بر خلاف همه آنها بود، تبعيت از آنها صحيح نيست و نزد خداوند مسئوليت دارد و اگر گروه يا اشخاص، صلاحيت فرد يا افرادي را تشخيص دادند و از اين تائيد، براي راي دهنده اطمينان حاصل شد، مي تواند به آنها راي دهد .»
برای نماینده آگاهی سیاسی لازم است جرأت وجسارت در برخورد با مسایل لازم است،آگاهی از مسایل کشور لازم است،لکن رکن اصلی تدین است،یعنی اعتقاد به اسلام وبه اصول وپایه های دینی وعامل بودن به اینها،این اساس قضیه است.
نماینده ای که متدین است شما خاطرتان جمع است که خیانت نخواهد کرد ،کار خلاف نخواهد کرد حتی کوتاهی وسستی نخواهد کرد ،نماینده متدین از تریبون مجلس برای گفتن سخن ناحق ،استفاده نمی کند. نماینده متدین،مصالح انقلاب وکشوررابر مسایل شخصی یا گروهی مقدم می داند.اگر این شرط را بتوانید تأمین کنیدونماینده متدین راان شاءالله پیدا وانتخاب کنید آن جهات بعدی قابل تأمین تر است.
“مقام معظم رهبری (دام ظله العالی)”