بالاترین ارزش
DefSemiHidden="true” DefQFormat="false” DefPriority="99″
LatentStyleCount="267″>
ين باره فرمود: “أَنَّ أَدْنَي مَا تَكُونُ مِنْ رَبِّهَا أَنْ تَلْزَمَ قَعْرَ بَيْتِهَا،(1) نزديك ترين حالات يك زن به خداوند متعال زماني است كه در منزل مي ماند [و به امور خانه داري و تربيت فرزند مي پردازد].”
آري، يك زن مسلمان هرگز فرمان خداوند متعال را در مورد حفظ عفت و عصمت خود فراموش نمي كند و در طول زندگي حجاب خود را همانند گوهري گرانبها پاسداري مي كند. اين سخن معروف حضرت زهراعليها السلام كه ضامن پايداري جوامع و مايه استحكام خانواده هاست، همواره بايد در معرض ديد بانوان مسلمان به ويژه دختران جوان باشد كه فرمود: “خَيْرٌ لِلنِّسَاءِ أَنْ لَا يَرَيْنَ الرِّجَالَ وَ لَا يَرَاهُنَّ الرِّجَالُ؛(2) بهترين و نيكوترين عمل زنان آن است كه [بدون ضرورت ] مردان [نامحرم ] را نبينند و مردان [نامحرم ] نيز آنان را ننگرند.”
خوشبختي و سعادت زن و جامعه در همين جمله نهفته است كه تا مي تواند از نامحرمان دوري كند و كمترين ارتباط را با آنان داشته باشد؛ امّا متأسفانه در عصر ما شياطين وسوسه گر و دشمنان اسلام تلاش مي كنند به هر وسيله و عنواني زنان مسلمان را از هويت خود جدا كنند و به مجامع عمومي و معرض ديد نامحرمان بكشانند و به اين وسيله آنان را از اهداف اصلي خلقتشان بازدارند.
فرانس فانون نويسنده فرانسوي مي گويد:
“نيروهاي اشغالگر در كشور مسلمان الجزائر مأموريت داشتند تا هويت و اصالت فرهنگي ملت الجزائر را نابود سازند و در اين راه حداكثر كوشش خود را بر تخريب مسئله حجاب و چادر زنان متمركز كرده بودند؛ زيرا آن را نشانه مهم اصالت ملي زنان الجزائري تلقي مي كردند. از ديدگاه استعمارگران هجوم به تار و پود جامعه اسلامي الجزائر ابتدا بايد از تحت تأثير قرار دادن زنان آغاز مي شد. دستگاه استعماري فرانسه براي مبارزه با حجاب زنان و بيرون كشيدن آنان از كانون خانواده، مبالغ هنگفتي را اختصاص داده بود. آنها بر اين باور بودند كه حجاب زن سدّ محكم و دژ عظيمي در برابر نفوذ غربيهاست. هر چادري كه كنار گذاشته شود، افق جديد و گام بلندي در تسلط استعمارگران بر كشورهاي اسلامي است. پس از ديدن هر زن مسلماني كه حجاب را كنار گذاشته است، اميد تسلط آنان ده برابر مي گردد. با هر چادري كه رها مي گردد، گويي جامعه اسلامي براي پذيرش و تسليم در برابر استعمارگران آماده تر مي شود."(3)
1) نوادر راوندي، سيد فضل الله راوندي، قم، درالكتاب، ص 14.
2) وسائل الشيعة، شيخ حرعاملي، قم، آل البيت، ج 20، ص 67.
3) فلسفه چادر حجاب برتر، اسد الله محمدي نيا، قم، نشر سبط اكبر، ص 95.
مهمترین راز موفقیت درهمسرداری
از امتيازات يك بانوي مسلمان توفيق او در امر همسرداري است. اگر در ميان زن و شوهر، يكي از آنان فداكاري و عفو و گذشت بيشتري داشته باشد، مطمئناً كار به مشاجره و نزاع خانوادگي منجر نخواهد شد. بنابراين، كم توقع بودن، گلايه نكردن و صبر و استقامت در سختيهاي زندگي توسط زنان با ايمان مي تواند كمك شاياني به استحكام اركان خانواده بكند. فرازي از زندگي و سخن حضرت زهراعليها السلام در اين زمينه راهكار جالبي براي همسران شايسته مي باشد.
در يكي از روزهاي پر مشقت، غذا در منزل امام علي عليه السلام و حضرت زهراعليها السلام كمياب شده بود. امام از همسرش پرسيد: “فاطمه جان! غذايي داري كه مقداري تناول كنيم؟” فاطمه عليها السلام پاسخ داد: سوگند به آن خدايي كه مقام و عظمت تو را بالا برد! سه روز است كه غذاي كافي در منزل نداريم و مقدار اندكي هم كه داشتيم به شما بخشيدم و خودم رنج گرسنگي را تحمل كردم.”
امام علي عليه السلام فرمود: چرا به من اطلاع ندادي؟” حضرت زهراعليها السلام پاسخ داد:
"كَانَ رَسُولُ اللَّهِ صلي الله عليه وآله نَهَانِي أَنْ أَسْأَلَكَ شَيْئاً فَقَالَ لَا تَسْأَلِي ابْنَ عَمِّكِ شَيْئاً إِنْ جَاءَكِ بِشَيْ ءٍ عَفْواً وَ إِلَّا فَلَا تَسْأَلِيهِ؛(11) رسول خداصلي الله عليه وآله مرا نهي فرموده است كه از تو چيزي بخواهم و به من سفارش كرده كه: از پسر عمويت چيزي درخواست نكن! اگر خودش چيزي آورد، بپذير وگرنه خودت درخواست نكن!”
11) تفسير عياشي، محمد بن مسعود عياشي، تهران، چاپخانه علميه، 1380 ق، ج 1، ص 171.
شیعه آبروی اسلام
پيامبرصلي الله عليه وآله بارها فرمود كه پيروان من به هفتاد و سه فرقه تقسيم مي شوند و تنها گروه ناجيه شيعيان علي عليه السلام هستند. آري، اين شيعه بوده است كه با پيروي از امامان خويش از صدر اسلام تا امروز براي حفظ اسلام اصيل كه در تشيّع تبلور يافته، فداكاريهاي فراوان نموده و رنجهاي بي شمار را تحمّل كرده است، تا آنجا كه در قرن بيست و يكم و در اوج پيشرفتهاي علمي و صنعتي، جهان تشنه شناخت معارف شيعه و مكتب آن است و به خاطر اين عظمت است كه علي عليه السلام فرمود: “أَلاَ وَإِنَّ لِكُلِّ شَيْ ءٍ عِزّاً وَعِزُّ الْإِسْلاَمِ الشِّيعَةُ أَلاَ وَإِنَّ لِكُلِّ شَيْ ءٍ دِعَامَةً وَدِعَامَةُ الْإِسْلاَمِ الشِّيعَةُ أَلاَ وَإِنَّ لِكُلِّ شَيْ ءٍ ذِرْوَةً وَذِرْوَةُ الْإِسْلاَمِ الشِّيعَةُ أَلاَ وَإِنَّ لِكُلِّ شَيْ ءٍ سَيِّداً وَسَيِّدُ الْمَجَالِسِ مَجَالِسُ الشِّيعَةِ أَلاَ وَإِنَّ لِكُلِّ شَيْ ءٍ شَرَفاً وَشَرَفُ الْإِسْلاَمِ الشِّيعَةُ أَلاَ وَإِنَّ لِكُلِّ شَيْ ءٍ إِمَاماً وَإِمَامُ الْأَرْضِ أَرْضٌ تَسْكُنُهَا الشِّيعَةُ؛(1) بيدار باشيد! آگاه باشيد! به راستي هر چيزي را عزتي است و عزت اسلام شيعه است. آگاه باشيد! براي هر چيزي ركني است و ركن اسلام شيعه است. براي هر چيزي علوّ و برتري است و برتري اسلام شيعه است. بيدار باشيد! براي هر چيزي آقا و سروري است و سيد مجالس، مجالس شيعه است. آگاه باشيد! براي هر چيزي آبرويي است و آبروي اسلام شيعه است. بيدار باشيد! براي هر چيزي پيشوايي است و پيشواي زمين آن سرزميني است كه شيعه در آن زندگي مي كند.”
راستي كه اين همه عظمت جز بر قامت راستين شيعه نزيبد و جز بر پيروان راستين علي عليه السلام بر ديگران منطبق نشود. اينجاست كه مسئوليت شيعه بودن صد چندان مي شود. مبادا كسي ادّعاي شيعه گري داشته باشد و باعث عزّت و آبروي اسلام نباشد!
1) بحارالأنوار، ج 65، ص 80.
ماه قرآن و وحی
در اين ماه ، مناسبتهاي مهمي وجود دارد که هر يک از آنها عظمت و اهميت ماه رمضان را نشان مي دهد. وجود شب قدر ، تولد امام مجتبي عليه السلام، شهادت حضرت علي عليه السلام، فتح مکه، رحلت حضرت خديجه سلام الله عليها، وفات موسي بن عمران عليه السلام، عروج حضرت عيسي عليه السلام به آسمان، وقوع جنگ بدر، معراج پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله، وفات حضرت ابوطالب و تولد حضرت يحيي عليه السلام، و غزوة تبوک و حنين، برخي از اين مناسبتهاست. در اين ميان ، مسئله نزول قرآن در شب قدر به اين ماه آن چنان رونق بخشيده که اين ماه را ماه قرآن و بهار آن لقب داده اند.
رسول بزرگوار اسلام صلي الله عليه و آله فرمود: «لِکُلِّ شَيءٍ رَبيعٌ وَ ربيعُ القُرآنِ شَهرُ رَمَضان؛[1] هر چيزي بهاري (زمان شکوفايي) دارد و بهار قرآن ماه رمضان است.»
آن حضرت ارزش تلاوت قرآن در اين ماه را در فرازي از خطبة شعبانيه چنين تبيين فرمود: « وَ مَن تَلا فِيه آيَةً مِنَ القُرآنِ کانَ لَهُ أَجرُ مَن خَتَمَ القُرآنَ في غَيرِهِ مِنَ الشُّهُورِ؛[2] هر کس در اين ماه يک آيه از قرآن بخواند، پاداش کسي را دارد که در ساير ماهها قرآن را ختم کرده باشد.» گذشته از نزول قرآن کريم در اين ماه مبارک که خداوند فرمود: شَهرُ رَمَضانَ الَّذي أُنزِلَ فِيه القُرآن ،[3] ساير کتابهاي آسماني نيز در اين ماه نازل شده است. صحف ابراهيم عليه السلام در اول ماه رمضان، تورات حضرت موسي عليه السلام در ششم ماه ، انجيل حضرت عيسي عليه السلام در دوازدهم ماه و زبور حضرت داود عليه لسلام در هيجدهم ماه رمضان نازل گرديده است.[4]
[1] . بحار الانوار ، ج 89، ص 213، ح 9. [2] . وسائل الشيعه، ج 10، ص 313، ح 13494.
[3] . بقره/ 185. [4] . وسائل الشيعه، احکام شهر رمضان، باب 18.
نکته شنیدنی
جوان گدا
قرآن مي فرمايد: “وَ اَمَّا الَّسائِلَ فَلَا تَنْهَرْ"؛ "و امّا سائل را از خود مران!” چرا كه نا اميد كردن فقير و راندن او از درخانه، آثار سوئي دارد. به اين داستان توجه كنيد:
آورده اند كه مردي جوان با همسرش مشغول خوردن مرغي بريان شده بود كه فقيري بر در خانه آمد و درخواست غذا نمود. مرد جوان با خشونت تمام سائل را از درِ خانه براند و محروم ساخت.
پس از مدّتي جوان تمام ثروت خود را از دست داد و به شدّت فقير و تنگدست شد؛ به حدّي كه همسرش نيز از او طلاق گرفت و با مرد ديگري ازدواج كرد.
از قضا روزي آن زن با شوهر دوّم خود در حال خوردن مرغي بريان شده بود كه ناگهان گدايي درِ خانه را به صدا در آورد و تقاضاي كمك نمود.
مرد به همسرش گفت: برخيز و اين مرغ بريان را به اين سائل بده! زن از جا برخاست و مرغ را برگرفت و به سوي درِ خانه رفت كه ناگهان ديد سائل همان شوهر اوّل اوست. مرغ را به وي داد و با چشمان گريان باز گشت.
شوهر از سبب گريه زن پرسيد. زن گفت: اين گدا، شوهر اوّل من بود. آن گاه داستان راندن فقير از درخانه و بيچاره شدن او را بيان كرد.
وقتي زن حكايت خويش را به پايان رساند، شوهر دوم گفت: اي زن! به خدا سوگند! آن گداي اول، خودِ من بودم.
آیاتابه حال به این فکر کردی که چرا در دوران غیبت سفارش به دعا شده ایم؟!
تأثير دعاهاي دوران غيبت
هنگامي كه يك منتظر حقيقت جو به عنوان يك وظيفه الهي و انساني دعاهاي دوران غيبت را مي خواند و عبارات تعالي بخش آنها را از عمق جان زمزمه مي كند، با دريايي از معارف به ويژه در عرصه امامت و جايگاه والاي آن در باورهاي شيعي رو به رو مي شود و هر اندازه در متن اين ميراث گرانبهاي اهل بيت ـ عليهم السلام ـ دقت و تدبر مي كند، معرفت و شناخت او نسبت به ارزشهاي والاي ديني بيشتر مي شود و شناخت وسيع تر و عميق تر، محبت و ايمان قلبي را در وجود او ثابت تر مي گرداند.
به اين ترتيب، علاوه بر اينكه آگاهي و معرفت منتظر امام عصرـ عليه السلام ـ افزايش مي يابد، درصد ايمان و اعتقاداتش نيز بيشتر مي شود. اينجاست كه ديگر هيچ نيروي شيطاني نمي تواند منتظر راستين را از جاده حقيقت جدا كند و او در برابر آسيبها، آفات و هجمه هاي اعتقادي و فرهنگي كاملا بيمه مي شود و باورهايش به دژي تسخيرناپذير تبديل مي گردد.
در اينجا به ذكر نمونه هايي از آموزه هاي ديني و باورهاي عميق شيعي در متن دعاهاي مهدويت مي پردازيم.
1. در دعايي كه از وجود مقدس امام زمان ـ عليه السلام ـ به ما رسيده است و با جمله «اللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفيقَ الطّاعة»[1] آغاز مي شود، ناهنجاريهاي اجتماعي، مفاسد، زشتيها و امور ناپسند ديگر، به شخص منتظر گوشزد مي گردد و او ضمن مناجات و استمداد از خداوند متعال، امور پسنديده و ناپسند را نيز همراه دعا مي آموزد و براي عمل با شناخت آمادگي پيدا مي كند.
توفيق اطاعت، صداقت در نيت، شناخت حرامها، تكريم به وسيله هدايت و استقامت، سخن گفتن با معيارهاي درست و حكمتآميز، درخواست علم و معرفت حقيقي، دور بودن از لقمه هاي حرام و شبهه ناك، خويشتن داري از ستم و دزدي و گناهان ديگر، چشم پوشي از حرام و نگاههاي خيانت آلود، فاصله گرفتن از كارهاي لغو و غيبت، از جمله آموزه هايي است كه منتظران حقيقي آن حضرت پيوسته آنها را زمزمه مي كنند و آويزه گوش خود قرار مي دهند.
آنان با عشق به وجود حضرت مهدي ـ عليه السلام ـ اين دعاي آن حضرت را زمزمه مي كنند و به ياد آن گرامي، معارف آن را با تمام وجود مي پذيرند. و اين گونه است كه انتظار ظهور مهدي موعود ـ عليه السلام ـ انسان ساز و معرفت آفرين مي شود.
در ادامه اين دعاي مهدوي ـ عليه السلام ـ منتظران حضرت، از خداوند متعال مشتاقانه مي خواهند كه: بر عالمان و دانشمندان، زهد و ساده زيستي و نصيحت پذيري و بر دانش آموزان و دانش جويان و طلاب تلاش و فعاليت و اشتياق به تحصيل را عنايت فرما!
و همين طور دعاي امام زمان ـ عليه السلام ـ براي تعليم منتظران دانش دوست و معرفت طلب دهها آموزه جانبخش و راهگشاي ديگر در بردارد.[2]
2. در دعاي افتتاح ـ كه حضرت صاحب الامر ـ عليه السلام ـ خود براي شيعيان نوشته اند تا در شبهاي ماه رمضان بخوانند ـ نكات مهمي براي آموزش منتظران و تقويت قلوب آنان بيان شده است.
آنجا كه بعد از توحيد و توصيف صفات جمال و جلال الهي و حمد و ستايش خداي منان و تعظيم و تمجيد پروردگار عالميان و تبيين مقام بندگان به معرفي رهبران معصوم الهي مي پردازد و موقعيت حضرت مهدي ـ عليه السلام ـ را كاملا در ذهن خواننده ترسيم مي كند تا به بركات وجود آن گرامي مي رسد و مي گويد: «اللّهُمَّ اِنّا نَرغَبُ اِلَيْكَ في دَوْلة كَريمَة تُعِزُّ بِها الاِسْلامَ و اَهْلَهُ و تُذِلُّ بِها النِّفاقَ و اَهْلَهُ؛[3] خداوندا! ما مشتاق دولت كريمه ]امام زمان ـ عليه السلام ـ[ هستيم كه در سايه آن اسلام و مسلمانان را عزت دهي و جبهه نفاق و اهل آن را ذليل و خوار گرداني و…». منتظر اميد وار در ادامه به آرزوها و آمال شرعي و عقلي خود كه در زمان ظهور خواهد رسيد، اشاره كرده و مي گويد: «اللّهُمَّ الْمُمْ بِهِ شَعْثَنا وَ اشْعَبْ بِهِ صَدْعَنا وَ ارْتُقْ بِهِ فَتْقَنا وَ كَثِّرْ بِهِ قِلَّتَنا وَ اَعِزَّ بِهِ ذِلَّتَنا؛[4] پروردگارا! پراكندگي و تفرّق ما را به وسيله آن گرامي به جمعيت و وحدت بدل فرما! و پريشاني امور ما را به وجودش اصلاح فرما! و نقائص و شكافهاي كار ما را به وسيله وجود آن ذخيره الهي اصلاح و جبران نما! و تعداد ما را فراوان و خواري و كوچكي ما را با وجودش به عزت و شكوه بدل ساز!»
منتظري كه بعد از نمازهاي يوميه در ماه رمضان دعاي «اللّهُمَّ اَدْخِلْ عَلي اَهْلِ القُبُورِ السُرور»[5] را مي خواند كه در آن تمام آرزوهاي بشري در سايه دولت حقه مهدوي خواسته مي شود؛ دولتي كه در پناه آن، تمام گرسنگان سير، برهنگان پوشيده، بدهكاريها ادا، گرفتاران رها، و در يك كلام تمام امور مسلمانان اصلاح و مشكلاتشان رفع مي گردد و در پرتو حكومت عادلانه مهدي ـ عليه السلام ـ جهان روي آسايش و امنيت و راحتي را به خود خواهد ديد، آيا چنين كسي مي تواند خودسازي نكند و خود را براي عرضه به محضر چنين رهبر والايي آماده نگرداند. و در هر گامي كه به پيش برمي دارد، سمت و سوي اهداف دولت مهدوي ـ عليه السلام ـ را قصد نكند؟
به راستي کسي كه در مقام انتظار آن گرامي است تا مرز شهادت پيش مي رود و از اعماق وجودش دعا مي كند كه «وَ اَسْاََلُكَ اَنْ تَجْعَلَ وَفاتي قَتْلاً في سَبيلكَ تَحْتَ رايَةِ نَبيِّكَ مَعَ اَوْليائِكَ وَ اَسْأَلُكَ اَنْ تَقْتُلَ بي أَعْدائَكَ وَ أَعْداءَ رَسُولِكَ؛[6] خدايا! از تو مي خواهم كه وفات مرا شهادت در راه خودت و تحت پرچم پيامبرت در كنار اوليايت قرار دهي! و از تو تقاضامندم كه به دست من دشمنان خود و دشمنان رسولت را هلاك كني!»
و بالاخره دعاهاي مهدويت همانند ندبه، عهد، فرج، دعاي غيبت، دعاي نور، توسل و دهها دعا و زيارت ديگر با آن مضامين عالي و آموزنده، شخص منتظر را پيوسته به آگاهي و عشق ترغيب مي كند و به سوي اهداف امام زمان ـ عليه السلام ـ نزديك مي گرداند.
[1]. البلد الامين، ص 349.
[2]. همان.
[3]. مصباح المتهجد، ص 580؛ صحيفه مهديه، ص259.
[4]. همان.
[5]. البلد الامين، ص 222.
[6]. الكافي، ج 4، ص 74، ح 6.
عوامل تقویت عواطف در خانواده ها
عزیزان در ادامه مطالب عوامل تقویت عواطف در خانواده ها در روایات، به موارد ذیل اشاره می شود.
5- دلجويي، استقبال، بدرقه
خانواده كانون آرامش و راحتي بخش انسان است. مردي كه در بيرون منزل با انواع مشكلات درگير است و با ناملايمات فراواني برخورد مي كند و گاهي در راه كسب حلال و تهيه معيشت خانواده خود سخنان ناروا شنيده و لطمه هاي روحي را متحمل مي شود; دوست دارد هنگام برگشت به خانه كسي از او دلجوئي كند، حرف دلش را بشنود و با سخنان آرامبخش خود مرهم دردهاي انباشته دل او باشد. دلش مي خواهد هنگامي كه در منزل را باز مي كند، كسي با چهره اي گشاده و لبي خندان و لحني عاطفي از او استقبال نموده و آنچه را كه در دست دارد با تكريم و رضايتمندي از او تحويل بگيرد و اين فرد جز همسر صالح و مهربان او فرد ديگري نخواهد بود. در اين صورت چنين زني از دوستان خدا بوده و پاداش بزرگي خواهد داشت. اين همسر مهربان با عمل خود شوهر خود را راضي نموده، پاداش معنوي كسب كرده و رضايت و خشنودي پروردگار متعال را بجان خريده است. ×
مردي به محضر رسول خداصلي الله عليه وآله آمده و عرضه داشت: «ان لي زوجة اذا دخلت تلقتني و اذا خرجت شيعتني و اذا راتني مهموما قالت لي: ما يهمك؟ ان كنت تهتم لرزقك فقد تكفل لك به غيرك و ان كنت تهتم لامر آخرتك فزادك الله هما. فقال رسول الله صلي الله عليه وآله: ان لله عمالا و هذه من عماله، لها نصف اجر الشهيد; (1)
يا رسول الله! من همسري دارم كه هرگاه وارد خانه شوم به استقبالم مي آيد و چون مي خواهم از منزل بيرون روم مرا بدرقه مي كند. هر گاه مرا اندوهگين ببيند مي گويد: چه چيز تو را اندوهگين كرده؟ اگر براي مخارج زندگي ات ناراحتي، مطمئن باش كه ديگري (خداوند) عهده دار آن است (و با داشتن چنين ضامن معتبري كه روزي تو را تضمين كرده، تو نبايد اندوهگين باشي) و اگر براي آخرت [و گرفتاري هاي قبر و قيامت] غصه مي خوري، خداوند اندوهت را زياد كند. (و بايد چنين باشي.) رسول خداصلي الله عليه وآله فرمود: خداوند [در روي زمين] كارگزاراني دارد و اين زن يكي از آن ها است. براي او نصف پاداش شهيد مي باشد.»
× علي عليه السلام در مورد بانوي بانوان و همسر نمونه تاريخ مي فرمايد: «فوالله ما اغضبتها و لا اكرهتها من بعد ذلك علي امر حتي قبضهاالله عزوجل اليه و لا اغضبتني و لا عصت لي امرا، و لقد كنت انظر اليها فتكشف عني الغموم و الاحزان بنظري اليها; (2) به خدا سوگند بعد از ازدواج با فاطمه عليها السلام بر او خشمگين نشدم و او را به كاري مجبور نكردم تا زماني كه خداوند متعال او را گرفت. و او مرا ناراحت نكرد و هيچگاه با من مخالفت ننمود، و به او نگاه مي كردم و با نگاه كردنم به او تمام غم و اندوه هاي دلم برطرف مي شد.»
حضرت فاطمه عليها السلام در خانه علي عليه السلام با عشق و صفا و صميميت زندگي كرد و در آخرين لحظات زندگي به شوهر وفادار خويش صادقانه اظهار داشت: «يابن عم ما عهدتني كاذبة ولا خائنة ولا خالفتك منذ عاشرتني; اي عموزاده! هيچ گاه دروغ و خيانتي در زندگي از من نديدي و از وقتي كه با من زندگي مشترك آغاز نمودي، هرگز با دستورات تو مخالفت نكردم.» علي نيز در جواب او فرمود: «معاذالله انت اعلم بالله و ابر و اتقي و اكرم و اشد خوفا من الله من ان اوبخك بمخالفتي; (3)
پناه به خدا. [اي دختر پيامبر!] تو نسبت به خدا داناتر و نيكوتر و پرهيزكارتر و بزرگوارتر و هراسناك تر از آني كه بخواهم در مورد مخالفت با خود، تو را سرزنش و توبيخ نمايم. × ابوطلحه انصاري از اصحاب بزرگ پيامبرصلي الله عليه وآله بود. او پسري داشت كه بسيار مورد علاقه وي بود، اتفاقا اين طفل مريض شد. مادرش ام سليم از زنان با شخصيت صدر اسلام بود، و چون به محبت و علاقه بيش از حد ابوطلحه به پسر آگاه بود، هنگامي كه فهميد بچه از دست خواهد رفت، ابوطلحه را نزد رسول خداصلي الله عليه وآله فرستاد و بعد از بيرون رفتن شوهر از منزل، بچه از دنيا رفت. ام سليم او را در جامه اي پيچيده در كنار اطاق گذاشت و فورا غذاي مطبوعي براي شوهر تهيه كرد و خودش را براي پذيرايي شوهر با عطر و وسائل آرايش آراست. وقتي ابو طلحه بازگشت و حال فرزند خويش را پرسيد، او جواب داد: خوابيده است. سؤال كرد: غذايي هست؟ ام سليم خوراكي را كه تدارك ديده بود آورد … و سپس در حالي كه مرد آرامش خود را باز يافته بود، ام سليم به وي گفت:اي ابوطلحه! چندي پيش امانتي از شخصي نزد ما بود، حال اگر ما آن را به صاحبش بازگردانيم نارحت مي شوي؟ مرد گفت: چرا بايد ناراحت بشوم؟ نه!. زن گفت: پسر تو نزد ما يك امانت خدايي بود، خداوند امروز او را از ما گرفت. ابوطلحه بدون تغيير حالت گفت: در اين صورت من به صبرو شكيبايي (از تو كه مادرش هستي) سزاوارترم!. آنگاه دو ركعت نماز خوانده و دوباره به حضور پيامبر اكرم صلي الله عليه وآله رسيد و ماجرا را بازگو نمود پيامبر گرامي اسلام ضمن سخناني فرمود: «الحمدلله الذي جعل في امتي مثل صابرة بني اسرائيل; سپاس خداي را كه در امت من نيز مانند زن صابره و شكيباي بني اسرائيل قرار داد.» (4)
در اثر دعاي پيامبر، خداوند به آن زوج با ايمان و خوشبخت فرزندي عنايت كرد كه او را عبدالله ناميدند. ابوطلحه صاحب نه پسر شد كه همه قاري قرآن بودند. (5)
6 - همدلي در انتخاب نوع غذا
هماهنگي و همدلي در انتخاب نوع غذا از جمله عواملي است كه ارتباط زن و شوهر را تقويت كرده و بنيان خانواده را استحكام مي بخشد. اگر زوجين در مساله غذا و خوراك تفاهم داشته باشند و شرايط همديگر را مراعات كنند، بسياري از مشكلات و اختلافات خانواده ها حل مي شود. اگر مرد غذايي را دوست دارد وانتظار دارد كه در منزلش تهيه شود، مي تواند علاوه بر اينكه لوازم مورد نياز را تهيه مي كند، همسر خويش را از آن آگاه سازد. ولي اگر براي او فرقي نمي كند كه معمولا هم شوهران مسلمان و متعهد چنين اند و در مورد غذاي روزانه خويش سخت گيري و موشكافي نمي كنند، در اين صورت از غذاي تهيه شده استفاده كرده و با كمال متانت و بزرگواري از همسر هنرمند خويش قدرداني و تشكر مي نمايد و با بهانه هاي مختلف زحمات وي را ناديده نمي گيرد. رسول اكرم صلي الله عليه وآله فرمود: «المؤمن ياكل بشهوة عياله والمنافق ياكل اهله بشهوته; (6)
انسان با ايمان، مطابق ميل و خواسته عيالش غذا مي خورد و خانواده انسان منافق، مطابق ميل و خواسته وي غذا مي خورند.»
در سيره و روش پيامبرصلي الله عليه وآله آمده است كه آن حضرت هيچگاه در مورد انتخاب نوع غذا سختگيري نمي كرد و با خانواده اش همراه مي شد: «كان رسول الله صلي الله عليه وآله ياكل كل الاصناف من الطعام و كان ياكل ما احل الله له مع اهله و خدمه اذا اكلوا; (7) رسول خداصلي الله عليه وآله از هر نوع غذا مي خورد و غذايي كه خداوند آن را برايش حلال نموده است به همراه خانواده و خدمتگزارش تناول مي كرد.»
آنچه در اين مورد لازم است مورد توجه بانوان مسلمان قرار گيرد اين است كه تهيه خوراك لذيذ و پختن غذاهاي خوشمزه در جلب رضايت شوهر و تمايل قلبي وي به سوي همسرش تاثير بسزايي دارد. كدبانوي شايسته با هنرنمايي خويش، در آفريدن دست پخت هاي لذيذ و نشاط آور، بذر محبت را در قلب شوهر خويش كاشته، و صفا و صميميت را به كانون پر مهر خانواده به ارمغان مي آورد. امام صادق عليه السلام هنگامي كه مي خواهد زن خوب و شايسته را معرفي نمايد، به دو ويژگي مهم كه از هنرمندي و شايستگي هاي زنان پسنديده نشات مي گيرد اشاره كرده و مي فرمايد: «خير نسائكم الطيبة الريح، الطيبة الطبيخ; (8) بهترين زنان شما زني است كه خوشبو بوده و در آشپزي، خوش دست پخت باشد.»
پيامبر خداصلي الله عليه وآله فرمود: «خير نسائكم الطيبة الطعام; (9) بهترين زنان شما زني است كه غذاي پاكيزه و دلپسند درست كند.»
7 - فراهم نمودن مخارج خانواده
مهم تر از فراهم نمودن سفره هاي پاكيزه و غذاهاي لذتبخش كه از هنرهاي اساسي بانوان مسلمان بوده و به پاكيزگي و آرايش ظاهري مربوط مي شود، تهيه آذوقه و خوراك حلال از سوي مرد است كه به عنوان مدير خانواده، مسؤوليت فراهم كردن خوراك اعضاي خانواده به عهده اوست. در اين مورد اگر مردان با ايمان وظيفه خويش را در مورد به دست آوردن روزي حلال و پاكيزه به خوبي انجام دهند مقام بس بلندي را در پيشگاه خداوند متعال كسب خواهند نمود. آنان روز قيامت رو سفيد و با چهره اي گشاده و نوراني همچون ماه شب چهارده به محشر وارد خواهند شد.
امام باقرعليه السلام مي فرمايد: «من طلب الرزق في الدنيا استعفافا عن الناس و سعيا علي اهله و تعطفا علي جاره لقي الله عزوجل يوم القيامة و وجهه مثل القمر ليلة البدر; (10) هر كس در دنيا به دنبال روزي حلال برود به قصد اينكه نيازمند و محتاج ديگران نباشد و مخارج زن و فرزندش را تامين نمايد و به همسايه ها [و هم نوعان مستمند خود] ياري رساند، چنين فردي در روز قيامت با سيمايي [نوراني] مانند ماه شب چهارده با خداوند ملاقات خواهد كرد.» و امام صادق عليه السلام نيز مي فرمايد: «الكاد علي عياله من حلال كالمجاهد في سبيل الله; (11) مرد تلاشگري كه براي تهيه روزي حلال و مشروع براي خانواده اش مي كوشد، مانند مجاهدي است كه در راه خدا جهاد مي كند.»
امام رضا عليه السلام نيز فرمود: «الذي يطلب من فضل الله عزوجل ما يكف به عياله اعظم اجرا من المجاهد في سبيل الله عزوجل; (12) كسي كه از فضل و عنايت پروردگار به دنبال روزي حلال مي رود به اندازه اي كه مخارج خانواده خود را تامين كند، از رزمنده اي كه در راه خداوند متعال جهاد مي كند پاداش افزونتري دارد.»
8 - تقويت محبت علي عليه السلام
به تجربه ثابت شده است كساني كه با دين و شعائر ديني و محبت اهل بيت بزرگ مي شوند معمولا انسان هايي با كمال و منضبط بوده و سعي مي كنند در معاشرت خود با ديگران حقوق آنان را مراعات كرده و از ظلم و بي عدالتي بپرهيزند. آنان در اثر علاقه اي كه به كامل ترين انسان ها دارند، خواسته يا ناخواسته به سوي كمال قدم بر مي دارند و مي خواهند اهل بيت عليهم السلام را اسوه و الگوي خويش در زندگي قرار دهند. در مورد نقش سازنده و الفت آفرين عشق اهل بيت عليهم السلام در ميان انسان ها، در زيارت جامعه كبيره چنين مي خوانيم: «بموالاتكم علمنا الله معالم ديننا و اصلح ما كان فسد من دنيانا و بموالاتكم اتلفت الفرقة; خداوند به سبب دوستي شما نشانه هاي دينمان را به ما آموخت و آنچه از دنيايمان تباه شده بود اصلاح كرد و به سبب موالات و دوستي شما تفرقه ها به همدلي گرائيد.»
9 - هديه دادن به همسر احترام به شخصيت افراد، در وجود آنان عشق و محبت مي آفريند.
هديه دادن نوعي احترام به طرف مقابل محسوب مي شود و انساني كه هديه را مي گيرد بي اختيار و از روي فطرت خدادادي خويش، مهر و محبت هديه دهنده را در دل خود جاي مي دهد. اين نكته در روابط زناشويي از اهميت خاصي برخوردار است و عامل مهمي در ايجاد انس و الفت و همگرايي نسبت به زن و مرد به شمار مي رود تا آن جا كه پاداش هديه دادن مرد به همسر خويش مانند نيكي به نيازمندان است. پيامبر عظيم الشان اسلام در اين مورد مي فرمايد: «من دخل السوق فاشتري تحفة فحملها علي عياله كان كحامل صدقة الي قوم محاويج; (13) مردي كه وارد بازار شود و تحفه اي براي خانواده اش بخرد، اجر و پاداش او برابر با كسي است كه نيازهاي نيازمندان را برآورد.»
هديه، دل ها را پر از صفا و صميميت كرده و غبار كدورت را از دل ها پاك مي كند. به ويژه آن كه اهداي تحفه در مناسبت هاي خاصي باشد كه خاطرات خوش آن روز با شادماني اهداي تحفه عجين گرديده و تاثير نشاط آور آن را چندين برابر نموده و در خاطره ها، ماندگار و هميشگي مي سازد. به همين خاطر براي روزهاي نشاط و سرور و عيدها، دستورات مخصوصي از طرف پيشوايان ديني در مورد رفاه و آسايش و توسعه اقتصادي خانواده به ما رسيده است.
امام صادق عليه السلام در ضمن شمارش وظايف مرد نسبت به همسرش در خانه مي فرمايد: «ولا يكون فاكهة عامة الا اطعم عياله منها ولا يدع ان يكون للعيد عندهم فضل في الطعام ان ينيلهم من ذلك شيئا مما ينيلهم في سائر الايام; (14) هر ميوه اي كه همه مردم از آن مي خورند، بايد به خانواده اش بخوراند و خوراكي هايي كه مخصوص ايام عيد است و در غير ايام عيد به آن هانمي رساند، در روزهاي شادي و عيد به آنان برساند.»
پي نوشت ها:
1) وسائل الشيعه، ج 20، ص 32. 2) مناقب خوارزمي، ص 354. 3) بحارالانوار، ج 43، ص 191. 4) بحارالانوار، ج 79، ص 15. 5) صحيح بخاري، ج 2، ص 104، مسكن الفؤاد، ص 68. 6) جامع السعادات، ج 2، ص 145. 7) مكارم الاخلاق طبرس، ص 26، چهل حديث تغذيه، ص 5. 8) المهذب البارع، ابن فهد حلي، ج 3، ص 17. 9) الكافي، ج 5، ص 325. 10) التحفة السنية جزايري، ص 227. 11) من لا يحضره الفقيه، ج 3، ص 124; وسائل الشيعه، ج 17، ص 67. 12) الكافي، ج 5، ص 88. 13) امالي صدوق، ص 672; وسائل الشيعه، ج 21، ص 514. 14) جامع المدارك، ج 4، ص 485; وسائل الشيعه، ج 21، ص 513.
حرمت فاطمه از منظر احکام الهی
چند مسئله:
1 . براي فرد بي وضو حرام است كه نام خداوند متعال را مس نمايد و همچنين است بنا بر احتياط واجب مس اسامي مبارك پيغمبر صلي الله عليه و آله و ائمه و حضرت زهرا عليها السلام .
2 . يكي از محرمات بر شخص جنب، رساندن جايي از بدن به خط قرآن يا به اسم خدا - به هر لغت كه باشد - و بنا بر احتياط اسم پيامبران و امامان و حضرت زهرا است .
كيفر بي حرمتي
كيفر دشنام گفتن به فاطمه عليها السلام قتل است و بر اساس فقه اسلامي، فردي كه نسبت به آن بانوي مقدس هتك حرمت كند و به فحاشي و دشنام گويي زبان بگشايد مستوجب مرگ است و بايد به قتل رسانده شود . اين شدت عمل و سختگيري شايد بدين جهت باشد كه حرمت و منزلت آن بانوي بزرگوار، هم پايه احترام ائمه و پيشوايان معصوم است و بازگشت به فحاشي و هتك حرمت و سب رسول الله دارد . از اينرو كسي كه به آن بانوي مطهره سب كند، حكم كسي را دارد كه به رسول الله صلي الله عليه و آله سب نمايد و بايد به قتل برسد .
امام خميني رحمه الله مي فرمايد: الحاق صديقه طاهره به ائمه اطهار خالي از وجه نيست; بلي اگر دشنام به صديقه طاهره بازگشت به سب رسول الله نمايد، بدون شبهه، دشنام دهنده كشته مي شود .
امام خميني رحمه الله طي حكمي در سال 1367 به آقاي محمد هاشمي مدير عامل صدا و سيماي جمهوري اسلامي نوشتند: «با كمال تاسف از صداي جمهوري اسلامي مطلبي در مورد الگوي زن پخش گرديده است كه انسان شرم دارد بازگو نمايد . فردي كه اين مطلب را پخش كرده است تعزير و اخراج مي گردد و دست اندركاران آن تعزير خواهند شد . در صورتي كه ثابت شود قصد توهيني در كار بوده است بلاشك فرد توهين كننده محكوم به اعدام است . اگر بار ديگر از اين گونه قضايا تكرار گردد موجب تنبيه و توبيخ و مجازات شديد مسئولين بالاي صدا و سيما خواهد شد . البته در تمامي زمينه ها قوه قضائيه اقدام مي نمايد .
تسبيحات زهرا عليها السلام
يكي از تعقيبات نماز، گفتن تسبيحات حضرت زهرا عليها السلام است كه بسيار فضيلت دارد، بلكه برتر از ساير تعقيبات نماز محسوب مي شود .
از امام صادق عليه السلام نقل شده است كه فرمودند: «تسبيح حضرت فاطمه عليها السلام بعد از هر نماز نزد من از هزار ركعت نماز در هر روز محبوب تر است .»
همچنين امام صادق عليه السلام درباره تسبيح فاطمه زهرا عليها السلام فرمودند: «چون به خوابگاه خود رفتي، سي و چهار بار الله اكبر، سي و سه بار الحمد لله و سي و سه بار سبحان الله بگو و آية الكرسي و دو سوره معوذتين را با ده آيه اول سوره صافات و ده آيه از آخرش بخوان .
و نيز آن امام بزرگوار به يكي از ياران خود به نام ابو هارون فرمودند: «ما خردسالان خود را به تسبيح حضرت زهرا فرمان مي دهيم همچنان كه آنان را مامور به برگزاري نماز مي نماييم .»
چند مسئله:
1 . در تسبيحات حضرت زهرا عليها السلام ابتدا 34 مرتبه الله اكبر، سپس 33 مرتبه الحمد لله و پس از آن 33 مرتبه سبحان الله گفته مي شود .
2 . جايز است ذكر سبحان الله جلوتر از ذكر الحمد لله گفته مي شود، ولي بهتر آن است كه ذكر الحمد لله جلوتر گفته شود .
3 . تسبيحات حضرت زهرا عليها السلام بعد از نماز مستحب است; چه نماز واجب و چه نماز مستحب، ولي در نماز واجب خصوصا در نماز صبح مستحب مؤكد است .
4 . مستحب است ذكر تسبيحات حضرت زهرا عليها السلام با تسبيح تربت امام حسين عليه السلام باشد .
5 . اگر تسبيح گوينده در تعداد تكبيرات يا تسبيحات شك كند، در صورتي كه از محل آن تجاوز نكرده باشد بايد بنا را بر مقدار كمتر بگذارد و الا بايد بنا بر اين بگذارد كه به طور كامل انجام شده است و اگر زيادتر هم گفته باشد مانعي ندارد .
6.دروغ بستن به حضرت زهرا عليها السلام
اگر روزه دار با گفتن، نوشتن، اشاره و مانند اينها به خدا و پيامبر صلي الله عليه و آله و جانشينان آن حضرت عمدا نسبت دروغ بدهد روزه اش باطل مي شود و احتياط واجب آن است كه نام حضرت زهرا عليها السلام و ساير پيامبران عليهم السلام و جانشينان آنان هم در اين حكم فرقي ندارد .
صلوات بر فاطمه عليها السلام
يكي از عبادتهاي ديني درود و صلوات فرستادن بر حضرت ختمي مرتبت و اهل بيت معصوم آن حضرت است . اين عبادت ريشه قرآني دارد و خداوند متعال در قرآن به آن دستور داده است . «ان الله و ملائكته يصلون علي النبي يا ايها الذين آمنوا صلوا عليه و سلموا تسليما»
در روايتي از پيامبر صلي الله عليه و آله آمده است كه درود فرستادن بر فاطمه زهرا عليها السلام آثار معنوي بالايي دارد و در قيامت شايستگي الحاق به پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله را براي انسان فراهم مي كند . پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله فرمود: «يا فاطمة من صلي عليك غفر الله له، و الحقه بي حيث كنت من الجنة;
اي فاطمه! هر كس بر تو صلوات بفرستد خداوند او را مي آمرزد و در هر جاي بهشت كه باشم وي را به من ملحق سازد .»
كيفيت صلوات بر حضرت زهرا عليها السلام چنين است:
«اللهم صل علي فاطمة و ابيها و بعلها و بنيها والسر المستودع فيها بعدد ما احاط به علمك .»
احترام به مقدسات
. مرحوم آية اللّه العظمي بروجردي كنار مرقد مطهر آية اللّه حاج شيخ عبد الكريم حائري (واقع در مسجد بالا سر حضرت معصومه عليهاالسلام ) تدريس مي كردند.
در يكي از روزها هنگام درس، آقا متوجه شد كه يكي از شاگردان به قبر حاج شيخ عبدالكريم تكيه داده است، با تندي به او فرمود: «آقا! به قبر تكيه نكنيد! اين بزرگان براي اسلام زحمت كشيده اند، به آنها احترام بگذاريد!» آقاي بروجردي نسبت به كتب علمي و ديني، احترام بسياري قائل بودند و مي فرمودند: «در تمام عمرم در اطاقي كه كُتب حديث باشد، حتّي داراي يك حديث باشد، نخوابيده ام.»
محل رفت وآمد فرشتگان
امام باقر عليه السلام فرمود: «خانه علي عليه السلام و فاطمه عليها السلام بخشي از هجره پيامبر صلي الله عليه و آله است و سقف آن خانه، عرش پروردگار مي باشد. محل فرود وحي و رفت و آمد فرشتگاني است كه هر صبح و شام و هر ساعت و لحظه، با آوردن پيام در حال آمد و شد هستند. آن جا خانه اي است كه هرگز رفت و آمد فرشتگان در آن، پاياني ندارد. گروهي فرود مي آيند و گروه ديگر بالا مي روند. پروردگار عالميان پرده را از آسمان ها براي حضرت ابراهيم عليه السلام كنار زد و به نور باصره اش قوت بخشيد، تا نگاهش به عرش افتاد. همچنين خداوند به ديد چشم محمد، علي، فاطمه، حسن، حسين عليهم السلام قدرت بيش تري داد; و آن ها عرش پروردگار را از خانه هاي خود مي ديدند و هرگز سقفي براي خانه هايشان جز عرش پروردگار نمي ديدند…
(توشه ای برای مسافرین سرزمین وحی التماس دعا……) سفینه البحار ج 1ص115